اردیبهشت
16
1392

همپای حجر، در حوادث تاریخی

حجر بن عدی پس از افتخار شرف یابی به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله وایمان آوردن به آیین او، پیوسته در راه گسترش این مکتب و دفاع از آن می کوشید ، سخنان پیامبر را می‌شنید و به دیگران می رساند.  چون در عراق می زیست ، از حوادث مدینه که مرکز خلافت بود ، کمی دور بود؛ اما در جریان حق و باطل بی تفاوت نبود.  وقتی یار پارسا و انقلابی پیامبر، ابوذر غفاری را به ربذه تبعید کردند و آن بزرگ مرد در تبعید گاهش غریبانه به شهادت رسید ، حجر بن عدی و مالک اشتر از جمله کسانی بودند که شاهد جان باختن او بودند و بر پیکر آن صحابی نستوه ، نماز خواندند. در دوران خلافت عثمان، حجر بن عدی در کوفه می زیست. خلاف کاری های عثمان گسترش یافته و آوازه آن به همه جا رسیده بود.  دوازده نفر از چهره های برجسته و پارسا ومقتدر کوفه، نامه به خلیفه نوشتند و ضمن انتقاد از عملکرد نادرست او در امور مسلمانان، او را نهی از منکر کردند و راه صلاح واصلاح را به وی یادآور شدند. حجر بن عدی نیز یکی از نویسندگان این نامه اعتراض آمیز بود. موضع سیاسی حجر، جانبداری از حق مجسم در وجود علی بن ابی طالب علیه السلام بود و با حکمان غاصب هرگز کنار نیامد و در اعلام مواضع خویش بی پروا بود و سازش کاری نداشت. وی شاهد ماجراهای تلخ آن روزگار در عرصه خلافت و حکومت بود و خون دل می خورد، تا آن که پس از کشته شدن عثمان ، حجر بن عدی فرصت را مغتنم شمرد و در جبهه نورانی علوی، همه ظرفیت وجودی خویش را به کار گرفت و با همه توان به میدان آمد . حتی در عرصه فرهنگ دینی و نقل حدیث نیز از راویان معتبری به شمار می آمد که تنها از علی علیه السلام روایت می کرد،  نه از دیگران ! و در سروده های خویش حتی در میدان جنگ جمل ، علی علیه السلام را وصی راستین پیامبر خدا معرفی می کرد و از خداوند متعال ، سلامتی آن وجود پربرکت و هدایتگر را که ولی خدا و وصی پیامبر بود،  مسألت می کرد. در دوران خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام ، زمانی که پیمان شکنان از حکومت حق علوی سر بر تافتند وفتنه جمل پیش آمد، آن حضرت، نماینده ای به کوفه فرستاد تا مردم را برای یاری امام‌فراخواند.  دلباختگان مولا، پاسخی مناسب و حمایتگرانه به فرستاده حضرت دادند وهر یک به پا خاسته ، اطاعت و همراهی خویش برای پیکار با فتنه انگیزان را اعلام کردند.
حجربن عدی نیز یکی از کسانی بود برخاست و گفت:  ای مردم ! به ندای امیر مؤمنان پاسخ دهید و سواره و پیاده بکوچید، حرکت کنید و بشتابید و من خودم پیشتاز این راه خواهم بود. جبهه نبرد صفین، موقعیت دیگر بود که حجر توانست با حمایت از امام خویش، جوهره ناب ایمان خود را به نمایش بگذارد.

عملکرد او را در این مقطع تاریخ، جداگانه می آوریم.

اردیبهشت
16
1392

پاداش نماز بر میّت

رسول خدا صلّی الله علیه واله فرمود:هیچ مؤمنی بر جنازه‌ها نماز نگزارد، مگر اینکه خدا بهشت را برایش واجب کند، جز آنکه منافق یا بد رفتار با پدر و مادر باشد.[۱]

امام صادق علیه‌السلام فرمود:هر گاه مؤمنی بمیرد وچهل مؤمن بر جنازه‌اش حاضر شوند و در نماز بگویند:

«اللّهُمَ إنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ إلاّ خَیراً وَ أنْتَ أعْلَمُ بِهِ مِنّا »؛ خدایا ما از او جز خیر، نمی‌دانیم وتو از ما به وی آگاه تری.

خدا می‌فرماید من گواهی شما را بر او پذیرفتم و آنچه را که من از او می‌دانم و شما نمی‌دانید بخشودم.[۲]


[۱]( کتاب الخصال،۳۵۵)

[۲]( الفقیه،ج۱،ص۱۶۵)

اردیبهشت
16
1392

اعلان مرگ مؤمن

امام صادق علیه السلام فرمود:

سزاوار است« نزدیکان میّت» برادران ودوستانش را از مرگ وی با خبر سازند تا برای تشییع جنازه‌اش حاضر شوند وبر او نماز گزارند و برایش «استغفار» کنند تا برای آنان پاداشی وبرای میّت آمرزشی باشد واو خبر دهنده نیز استغفار کند و از پاداش واستغفار آن‌ها بهره می‌برد.

(الدعوات،ص۲۵۹)

اردیبهشت
16
1392

آداب مسافرین

مؤلّف گوید:دعاها و آداب سفر بسیار است،و ما در اینجا به ذکر چند بخش از آنها اکتفا مى‏کنیم.

اوّل:براى شخص سزاوار است،هرگاه سوار مرکب مى‏شود بسم اللّه را ترک نکند.

دوم:توشه سفر را حفظ کرده،در جاى‏ مورد اطمینان بگذارد،زیرا روایت شده:از فقه مسافر،حفظ کردن توشه خود است.

سوم:دوستان را کمک کند،و از خدمت کردن و کار کردن،در رفع ایشان مضایقه نکند،تا خدا هفتادوسه اندوه را از او برطرف سازد،و او را در دنیا از همّ و غمّ پناه دهد و اندوه بزرگ روز قیامت را از او دفع کند.روایت شده:حضرت سجاد علیه السّلام سفر نمى‏کرد مگر با اشخاصى که آن حضرت‏ را نشناسند،به خاطر اینکه به آنها کمک کند،زیرا اگر حضرت را مى‏شناختند نمى‏گذاشتند ایشان کارى انجام دهد و از اخلاق پسندیده‏ رسول خدا صلى اللّه علیه و آله نقل شده زمانى با اصحاب در سفر بودند،خواستند گوسفندى را ذبح کنند،یکى از اصحاب گفت:ذبح گوسفند با من،دیگرى گفت پوست کندنش با من،دیگرى گفت:پختش با من،حضرت فرمود:جمع کردن هیزمش با من،عرضه‏ داشتند:شما زحمت نکشید،ما هیزم فراهم مى‏کنیم،فرمودند:مى‏دانم شما این کار را خواهید کرد،ولى من دوست ندارم که‏ نسبت به شما امتیازى داشته باشم،زیرا خدا کراهت دارد،بنده‏اش را ببیند،که خویش را بر دوستانش فضیلت داده‏ باشد،بدان که تقیل‏ترین مردم نزد دوستان،کسى است که در عین سلامت و صحّت اعضایش،تنبلى مى‏کند و دست‏ به کارى نمى‏برد،و منتظر است،کارهایش را دیگران انجام دهند!

چهارم:در سفر،با کسى همراه باشد،که در خرج کردن نظیر اوست.

پنجم:از آب منزلى نیاشامد،مگر بعد از آنکه آن را با آب منزل قبل ممزوج کند و براى مسافر لازم است مقدارى‏ ظرف را حرکت دهد،سپس ظرف را به زمین گذاشته،صبر کند تا آب آن صاف شود،آنگاه بنوشد.

ششم:اخلاقش را نیکو نماید و بردبارى را زینت خود گرداند،در آداب زیارت امام حسین علیه السّلام آنچه مناسب این مقام است بیاید هفتم:براى سفرش توشه برگیرد،و از شرافت آدمى است که توشه خود را به ویژه در سفر مکّه نیکو گرداند،آرى در سفر زیارت حضرت سید الشهداء علیه السّلام برداشتن توشه،از غذاها و خوراکیهاى لذیذ پسندیده نیست،چنان‏که این نکته در باب‏ زیارت آن حضرت بیاید.و ابن أعسم گفته است:

مِنْ شَرَفِ الْإِنْسَانِ فِی الْأَسْفَارِ        تَطْیِیبُهُ الزَّادَ مَعَ الْإِکْثَارِ

از شرف انسان در سفرها       دلپسند نمودن توشه و فراوان برداشتن به آن است

وَ لْیُحْسِنِ الْإِنْسَانُ فِی حَالِ السَّفَرِ        أَخْلاقَهُ زِیَادَهً عَلَى الْحَضَرِ

انسان باید در حال سفر نیکو کند       اخلاقش را بیشتر از وقتى که در وطن است

وَ لْیَدْعُ عِنْدَ الْوَضْعِ لِلْخِوَانِ        مَنْ کَانَ حَاضِرا مِنَ الْإِخْوَانِ

و باید هنگام انداختن سفره دعوت کند       از برادرانش هرکسى را که حاضر است

وَ لْیُکْثِرِ الْمَزْحَ مَعَ الصَّحْبِ إِذَا        لَمْ یُسْخِطِ اللَّهَ وَ لَمْ یَجْلِبْ أَذَى

و باید به همراهان مزاح کند درحالى‏که       خدا را به غضب نیاورد و موجب آزار نگردد

مَنْ جَاءَ بَلْدَهً فَذَا ضَیْفٌ عَلَى        إِخْوَانِهِ فِیهَا إِلَى أَنْ یَرْحَلا

کسى‏که به شهرى وارد شود مهمان است       بر برادرانش تا از آنجا کوچ کند

یُبَرُّ لَیْلَتَیْنِ ثُمَّ لْیَأْکُلِ        مِنْ أَکْلِ أَهْلِ الْبَیْتِ فِی الْمُسْتَقْبِلِ

تا دو شب پذیرایى شود،آنگاه باید بخورد       از خوراک معمولى اهل خانه تا در آنجاست

هشتم:آنچه در سفر رعایت آن خیلى مهم است،محافظت بر نمازهاى واجب است،با شرایط و حدود آن در اوایل اوقات، چه آنکه از حاجیان و زائران بسیار مشاهده شده که در راه سفر نمازهاى واجب خود را ضایع کردند،به خاطر آنکه یا در وقت بجا نیاوردند، یا در حال سوار بودن بر مرکب خواندند،یا با تیمم بى‏جا و یا با نجاست جامه و بدن ادا کردند،که تمام اینها از بى‏مبالاتى و سبک‏ شمردن شأن نماز بوده،و حال آنکه در روایتى از حضرت صادق علیه السّلام نقل شده که نماز واجب از بیست حج بهتر است،و یک‏ حج بهتر است از خانه‏اى که پر از طلا باشد،و آن طلاها را صدقه دهند،تا تمام شود،و پس از نمازهاى شکسته گفتن سى مرتبه: (سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الاّ اللّه و اللّه اکبر)را ترک مکن که نسبت به آن تأکید بسیار شده است.

اردیبهشت
16
1392

اعمال مشترکه ماه رجب

و آن بر دو بخش است:

بخش اوّل:اعمال مشترک آن است که به متعلق به همه ماه است و اختصاص به روز معیّنى ندارد،و آن چند عمل است: اوّل:در تمام روزهاى ماه رجب این دعا را بخواند که روایت شده:حضرت زین العابدین علیه السّلام در آغاز رجب‏ در حجر اسماعیل خواند:

یَا مَنْ یَمْلِکُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ وَ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ لِکُلِّ مَسْأَلَهٍ مِنْکَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِیدٌ اللَّهُمَّ وَ مَوَاعِیدُکَ الصَّادِقَهُ وَ أَیَادِیکَ الْفَاضِلَهُ وَ رَحْمَتُکَ الْوَاسِعَهُ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْضِیَ حَوَائِجِی لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ

اى که مالک حاجات خواهندگانى،و از باطن لب فروبستگان خبر دارى،از سوى تو براى هر خواهشى،گوشى شنوا،و پاسخى آماده است،خدایا به حق وعده‏هاى صادقانه‏است و نعمتهاى فراوانت، رحمت گسترده‏ات،از تو مى‏خواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى،و حاجات دنیا و آخرتم را برآورى، چه همانا تو بر هر کارى توانایى.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۳۹۲
ش ی د س چ پ ج
« فروردین   خرداد »
 123456
78910111213
14151617181920
21222324252627
28293031