4
1392
حکمت و فلسفه اذان
الله اکبَر: اول مرتبه اذان را برای تنبیه غفلت زدگان به وادی حیرت مقرر ساختهاند که اول در تکبیر بزرگواری خداوند را به یاد ایشان بیاورند، تا آنکه غیر خدا از منظورات ایشان در نظرشان حقیر شود، چون در عین غفلتند، چهار مرتبه بر ایشان میخوانند که شاید متنبّه شوند و بدانند که چون خداوند ایشان در رتبه جلال و عظمت از همه چیز عظیمتر است؛ بلکه از آن بزرگوارتر است که عقلها به کُنه ذات مقدس او توانند رسید. پس چنین بزرگواری را اطاعت نمودن و عبادت کردن، واجب و لازم است.
اَشهَد أن لا اله الاّ الله: بعد از آن، شهادت به وحدانیت الهی را بر گوش ایشان میخوانند تا بدانند که به غیر او خداوندی ندارند و یگانه در جمیع کمالات و صفات است؛ پس چارهای جز توسل به جناب اقدس او نیست و او را به یگانگی و اخلاص باید پرستید.
أشهَد أنّ محَمّدا رَسولُ الله: دیگر به گوش دل ایشان میرسانند که چنین خداوند عظیم به ایشان یگانه پیغمبری فرزانه فرستاده، پس باید عبادت را به طوری که پیغمبر آورده و به شرایطی که او امر فرموده، به جا آورند.
حَیّ عَلی الصلوه حَیّ علی الفلاح: بعد از تمهید این مقدمات، از جانب خدا ایشان را ندا میکنند و به خوان انعام و اکرام الهی میخوانند که: بشتابید و مسارعت نمایید به سوی نماز! پس عظمت نماز را در نظر ایشان جلوه میدهند که بشتابید به امری که باعث فلاح و رستگاری دنیا و آخرت است.
حَیّ علی خَیرِ العَمَل: دیگر عظیمتر از آن را یاد میکند که بشتابید به عملی که بهترین اعمال و عبادات است.
الله اکبَر، لا اله الّا الله: دیگر باره خدا را به عظمت و جلال و یگانگی یاد میکنند که: ای غافلان! مخالفت چنین خداوندی که بر همه چیز قادر است و یگانه و معارض و شریکی ندارد روا نیست.
این ندا را مؤذنان ظاهر به گوش سر میخوانند و آنان که دیده ایمان و یقینشان شنوا گردیده و نداهای روحانی را نیز به گوش دل میشنوند.
چنانکه نقل شده است وقت هر نماز که میشود منادی از جانب ربالعزّه ندا میکند :« ای گروه مؤمنان! برخیزید و آتشهای گناهان را که بر پشت خود افروختهاید به نور نماز فرو نشانید و خاموش گردانید.»
منبع: عینالحیات، مجلسی ۶۷ /۶۸
4
1392
مناجات خمس عشره: راز و نیاز توسل جویان
المناجاه العاشره:مناجاه المتوسّلین
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانىاش همیشگى است
إِلَهِی لَیْسَ لِی وَسِیلَهٌ إِلَیْکَ إِلا عَوَاطِفُ رَأْفَتِکَ وَ لا لِی ذَرِیعَهٌ إِلَیْکَ إِلا عَوَارِفُ رَحْمَتِکَ وَ شَفَاعَهُ نَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ مُنْقِذِ الْأُمَّهِ مِنَ الْغُمَّهِ فَاجْعَلْهُمَا لِی سَبَبا إِلَى نَیْلِ غُفْرَانِکَ وَ صَیِّرْهُمَا لِی وُصْلَهً إِلَى الْفَوْزِ بِرِضْوَانِکَ وَ قَدْ حَلَّ رَجَائِی بِحَرَمِ کَرَمِکَ وَ حَطَّ طَمَعِی بِفِنَاءِ جُودِکَ فَحَقِّقْ فِیکَ أَمَلِی وَ اخْتِمْ بِالْخَیْرِ عَمَلِی وَ اجْعَلْنِی مِنْ صَفْوَتِکَ الَّذِینَ أَحْلَلْتَهُمْ بُحْبُوحَهَ جَنَّتِکَ وَ بَوَّأْتَهُمْ دَارَ کَرَامَتِکَ،
خدایا به پیشگاهت وسیلهاى جز عواطب مهرت ندارم،و به درگاهت دستآویزى جز آنچه از رحمتت شناخته شده و جز شفاعت پیامبرت پیامبر رحمت رهایىبخش امت از رنج و ناراحتى ندارم،خدایا!این دو وسیله را براى من سبب رسیدن به آمرزشت قرار ده،و آن دو را رابطهاى براى دستیابى به خشنودیت بگردان،همانا امیدم به حریم کرمت فرود آمده، و مرکب طمعم به آستانه جودت بار انداخته است،پس درباره خودت آرزویم را محقّق ساز،و کارم را به خیر پایان ده،و مرا از آن برگزیدگانى قرار ده که در در میان بهشت قرارشان دادى و خانه کرامتت را در اختیارشان گذاردى
وَ أَقْرَرْتَ أَعْیُنَهُمْ بِالنَّظَرِ إِلَیْکَ یَوْمَ لِقَائِکَ وَ أَوْرَثْتَهُمْ مَنَازِلَ الصِّدْقِ فِی جِوَارِکَ یَا مَنْ لا یَفِدُ الْوَافِدُونَ عَلَى أَکْرَمَ مِنْهُ وَ لا یَجِدُ الْقَاصِدُونَ أَرْحَمَ مِنْهُ یَا خَیْرَ مَنْ خَلا بِهِ وَحِیدٌ وَ یَا أَعْطَفَ مَنْ أَوَى إِلَیْهِ طَرِیدٌ إِلَى سَعَهِ عَفْوِکَ مَدَدْتُ یَدِی وَ بِذَیْلِ کَرَمِکَ أَعْلَقْتُ کَفِّی فَلا تُولِنِی الْحِرْمَانَ وَ لا تُبْلِنِی بِالْخَیْبَهِ وَ الْخُسْرَانِ یَا سَمِیعَ الدُّعَاءِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
و دیده آنان را در روز قیامت با نگاه به سوى جمال خویش روشن نمودى،و جایگاه راستى را در جوارت به آنان واگذار نمودى،اى آنکه باریافتگان بر کریمتر از او بار نیابند،و قصدکنندگان مهربانتر از او را نیابند،اى بهترین کسىکه شخص تنها با او خلوت کند،و اى مهربانترین کسىکه انسان رانده به جانب او روى آورده،به سوى گستردگى عفوت دست گدایى دراز کردم،و به دامن کرمت چنگ آویختم،مرا سزاوار حرمان مکن و به ناامیدى و زیان دچار مساز،اى شنواى دعا،اى مهربانترین مهربانان.
4
1392
مناجات خمس عشره: راز و نیاز شیفتگان
المناجاه التاسعه:مناجاه المحبّین
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانىاش همیشگى است
إِلَهِی مَنْ ذَا الَّذِی ذَاقَ حَلاوَهَ مَحَبَّتِکَ فَرَامَ مِنْکَ بَدَلا وَ مَنْ ذَا الَّذِی أَنِسَ بِقُرْبِکَ فَابْتَغَى عَنْکَ حِوَلا إِلَهِی فَاجْعَلْنَا مِمَّنِ اصْطَفَیْتَهُ لِقُرْبِکَ وَ وِلایَتِکَ وَ أَخْلَصْتَهُ لِوُدِّکَ وَ مَحَبَّتِکَ وَ شَوَّقْتَهُ إِلَى لِقَائِکَ وَ رَضَّیْتَهُ بِقَضَائِکَ وَ مَنَحْتَهُ بِالنَّظَرِ إِلَى وَجْهِکَ وَ حَبَوْتَهُ بِرِضَاکَ وَ أَعَذْتَهُ مِنْ هَجْرِکَ وَ قِلاکَ وَ بَوَّأْتَهُ مَقْعَدَ الصِّدْقِ فِی جِوَارِکَ وَ خَصَصْتَهُ بِمَعْرِفَتِکَ وَ أَهَّلْتَهُ لِعِبَادَتِکَ وَ هَیَّمْتَ قَلْبَهُ لِإِرَادَتِکَ وَ اجْتَبَیْتَهُ لِمُشَاهَدَتِکَ،
خدایا کیست آنکه شیرینى محبتت را چشید پس به جاى تو دیگرى را برگزید؟و کیست آنکه با مقام قرب تو انس یافت پس مایل به روى برتافتن از تو شد؟خدایا،ما را از کسانى قرار ده که براى قرب و ولایتت برگزیدى،و براى دوستى و محبتت خالص نمودى،و براى دیدارت مشتاق کردى،و به قضایت راضى ساختى،و نعمت نگاه به جمالت را عطایش کردى،و به خشنودىات مخصوص گرداندى،و از غم هجران و دورىات پناه دادى،و در جوارت در جایگاه راستى جاى دادى،و به شناخت خود اختصاص دادى،و براى بندگىات سزاوار کردى،و به ارادهات دلباخته فرمودى،و براى تماشاى جمالت برگزیدى،
وَ أَخْلَیْتَ وَجْهَهُ لَکَ وَ فَرَّغْتَ فُؤَادَهُ لِحُبِّکَ وَ رَغَّبْتَهُ فِیمَا عِنْدَکَ وَ أَلْهَمْتَهُ ذِکْرَکَ وَ أَوْزَعْتَهُ شُکْرَکَ وَ شَغَلْتَهُ بِطَاعَتِکَ وَ صَیَّرْتَهُ مِنْ صَالِحِی بَرِیَّتِکَ وَ اخْتَرْتَهُ لِمُنَاجَاتِکَ وَ قَطَعْتَ عَنْهُ کُلَّ شَیْءٍ یَقْطَعُهُ عَنْکَ اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِمَّنْ دَأْبُهُمُ الارْتِیَاحُ إِلَیْکَ وَ الْحَنِینُ وَ دَهْرُهُمُ الزَّفْرَهُ وَ الْأَنِینُ جِبَاهُهُمْ سَاجِدَهٌ لِعَظَمَتِکَ وَ عُیُونُهُمْ سَاهِرَهٌ فِی خِدْمَتِکَ وَ دُمُوعُهُمْ سَائِلَهٌ مِنْ خَشْیَتِکَ وَ قُلُوبُهُمْ مُتَعَلِّقَهٌ بِمَحَبَّتِکَ وَ أَفْئِدَتُهُمْ مُنْخَلِعَهٌ مِنْ مَهَابَتِکَ یَا مَنْ أَنْوَارُ قُدْسِهِ لِأَبْصَارِ
و رویش را براى خود از غیر پاک کردى،و دلش را براى عشقت فارغ نمودى،و آن را به سوى آنچه نزد توست راغب فرمودى،و یادت را به او الهام کردى،و شکرت را نصیبش نمودى،و به طاعتت مشغول ساختى،و او را از بندگان شایستهات گرداندى،و براى رازونیازت انتخاب کردى،و جدا کردى از او هرچه که او را از تو جدا مىکند،خدایا ما را ما را از کسانى قرار ده که شیوههاشان آرام گرفتن به درگاه توست در حال زارى و روزگارشان آه و ناله است،و پیشانىشان در پیشگاه عظمتت بر سجده،و دیدگانشان در خدمتت بىخواب گشته است،و اشکشان از خشیت تو روان، و قلوبشان به عشقت آویخته و دلهایشان از هیبتت از جا کنده است،اى آنکه انوار قدسش براى دیدگان
مُحِبِّیهِ رَائِقَهٌ وَ سُبُحَاتُ وَجْهِهِ لِقُلُوبِ عَارِفِیهِ شَائِفَهٌ یَا مُنَى قُلُوبِ الْمُشْتَاقِینَ وَ یَا غَایَهَ آمَالِ الْمُحِبِّینَ أَسْأَلُکَ حُبَّکَ وَ حُبَّ مَنْ یُحِبُّکَ وَ حُبَّ کُلِّ عَمَلٍ یُوصِلُنِی إِلَى قُرْبِکَ وَ أَنْ تَجْعَلَکَ أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا سِوَاکَ وَ أَنْ تَجْعَلَ حُبِّی إِیَّاکَ قَائِدا إِلَى رِضْوَانِکَ وَ شَوْقِی إِلَیْکَ ذَائِدا عَنْ عِصْیَانِکَ وَ امْنُنْ بِالنَّظَرِ إِلَیْکَ عَلَیَّ وَ انْظُرْ بِعَیْنِ الْوُدِّ وَ الْعَطْفِ إِلَیَّ وَ لا تَصْرِفْ عَنِّی وَجْهَکَ وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَهْلِ الْإِسْعَادِ وَ الْحِظْوَهِ [الْحُظْوَهِ] عِنْدَکَ یَا مُجِیبُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
عاشقانش جلوهگر است و بزرگیهاى جمالش براى قلوب عارفانش دیدنى است،اى آرمان دل مشتاقان،اى نهایت آروزهاى عاشقان،از تو درخواست مىکنم دوستى خودت را و دوستى آنانکه تو را دوست دارند و دوستى هر کارى که مرا به میدان قرب تو مىرساند،و اینکه خودت را نزد من محبوبتر از دیگران قرار دهى و عشقم را به وجودت راهبر به سوى خرسندىات بگردانى و شوقم را به حضرتت بازدارنده از نافرمانىات سازى،خدایا تماشاى زیبایى وجودت را بر من منّت گذار و به من به دیده عشق و عاطفه بنگر،و روى از من متاب،و مرا نزد خود از اهل خوشبختى و بهرهمندى قرار ده،از اجابت کننده،اى مهربانترین مهربانان.
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر اردیبهشت ۴, ۱۳۹۲
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت اردیبهشت ۴, ۱۳۹۲
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان اردیبهشت ۴, ۱۳۹۲
- سجده شکر اردیبهشت ۴, ۱۳۹۲
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر اردیبهشت ۴, ۱۳۹۲